« اهمیت روزه گرفتن »

آنچه در این مطلب میخوانید

    تابستان حدود چهل سال پیش، در قم ساکن بودیم. در آن موقع آب کم بود و پنکه یا کولر هم نداشتیم و همه جا خیلى گرم بود و شما نمى‏ توانید تصور کنید چه تابستانى بود. در چلۀ این تابستان ماه مبارک رمضان شروع شد و خواهر بزرگم که خیلى ضعیف و لاغر بود، نُه ساله شد و باید روزه مى‏‌گرفت.

    او پس از افطار کردن اولین روزه ‏اش به آقا گفت: من فردا روزه نمى‏ گیرم. آقا مى‌بینند که علناً نمى‌توانند او را به روزه گرفتن مجبور نماید، زیرا ممکن است روزه ‏اش را بخورد و قبح روزه خوردن برایش از بین برود. از این رو بلافاصله دنبال یکى از دوستانشان فرستادند و گفتند: فلانى، مى‏‌خواهم همین امشب اینها را به تهران برسانى و ما دیروقت به تهران رسیدیم.

    بعد آقا گفته بودند: من دیدم این بچه روزه نمى ‏تواند بگیرد و اهمیت روزه گرفتن برایش از بین مى‏‌رود، بنابراین گفتم از قم برود که اگر یک روزى به او گفتیم روزه بگیر، بداند که باید روزه بگیرد نه اینکه بگوید مى‏‌گیرم و بعد هم برود بخورد.

    پ.ن: مواظب باشیم در مسافرت‌های این روزها، قبح روزه‌خواری برای فرزندانمان شکسته نشود.

    امام خمینی | به نقل از فریده مصطفوی (دختر امام خمینی) کتاب پدر مهربان، صفحه ۸۸

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    (( وقف فرهنگی))

    آنچه در این مطلب میخوانید استهباناتی‌ها پدرانشان از بچگی روی نمازشان کار می‌کردند. الآن هم اگر کسی از استهباناتی‌ها به…

    بیشتر بخوانید

    « جذب به مسجد »

    آنچه در این مطلب میخوانید مرحوم آقا شیخ محمدحسین زاهد در تهران معروف بود و در یکی از مساجد مهم…

    بیشتر بخوانید

    « آینده نهضت امام »

    آنچه در این مطلب میخوانید شاه به دادستان دستور داده بود تا برای امام خمینی کیفرخواست صادر کند. تصمیم هیئت‌های…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *