(( کلاغ گرسنه ))

توضیحات

«کلاغ گرسنه» داستان کلاغی گرسنه است که دنبال غذا می‌گردد؛ اما هیچ‌جا غذا نیست؛ نه لای علف‌ها و نه روی شاخه‌ی درخت‌ها. کلاغ در جستجوی غذا، بالاخره یک دانه گردو پیدا می‌کند و فوری می‌گوید: «خدا را شکر. بالاخره چیزی برای خوردن پیدا کردم.» حیوانات دیگر او را مسخره می‌کنند که «یک دانه گردو که دیگر شکر کردن ندارد!» همان موقع گردو از دست کلاغ می‌افتد و قل می‌خورد و قل می‌خورد. همه حیوانات دنبال گردو راه می‌افتند. در نهایت گردو آن‌قدر قل می‌خورد تا توی یک گودال می‌افتد؛ یک گودال پر از گردو!

ویژگی‌ها

1- تصویرگری زیبا و مناسب رده سنی
2- بیان مفهوم شکرگذاری به زبان کودکانه
3- متن روان و کوتاه