آنچه در این مطلب میخوانید

    علی(ع) در نهج‌البلاغه و در وصیتی که برای امام حسن مجتبی(ع) می‌کند، علت اهمیت داستان‌ها و حکایت‌ها را نقل می‌کند. به فرزندشان می‌فرمایند: «من هرچند با پیشینیان زندگی نکرده‌ام اما از روی مطالعه قصه‌ها و داستان‌های آن‌ها، چنان بر احوال آنان مطلعم که گویی با آن‌ها زندگی کرده‌ام. مثل اینکه در همیشه تاریخ بوده‌ام». زندگی این چنین است. وقتی حکایتی را برای انسان نقل کردند، انسان عبرت می‌گیرد…

    نصیحت مثل دارو، خوب است اما تلخ است. پس به‌جای اینکه به او بگویید این کار را بکن، آن را نکن، برایش شرح حال کسی را که بدی کرده و بعد، عاقبتش پشیمانی بوده را نقل کنید. داستان کسانی که خوبی کردند و عاقبت خوب داشته‌اند را نقل کنید. به خود او نمی‌گویید که این کار را بکن یا آن کار را بکن. خود او مطلب را می‌گیرد و رویش اثر می‌گذارد.

    آیت الله حائری شیرازی | راه رشد، جلد سوم، صفحه ۸۸

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    آنچه در این مطلب میخوانید برخی کتاب را اصلاً جزو ضروریات زندگی نمی‌دانند.اگر بخواهیم بدانیم که در دنیای معارف چه…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید ما انسان‌ها، این حیات دنیای‌مان یک حیات موقت است؛ منتها پدر و مادر خیلی دقت…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید نویسندگان ما و تمام طبقه عالم و روشنفکر توجه به مفاخر خودشان داشته باشند. این…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *