همانند کوه
كودك وقتى كه چشم باز مى كند و پدر نيرومند و نان آور خود را مى بيند، خود به خود شيفته او مى شود و به تقليد از او مىپردازد، به شرط آن كه اين شخصيت پدر…مورد تحقير مادر و ديگران قرار نگيرد و يا تا سطح شخصيت كودك پايين نيايد.
پدرانى هستند كه خود را كوچك و خوار مى سازند و يا پدر و مادرانى هستند كه يكديگر را در مقابل چشم فرزند مى كوبند كه در نتيجه هيچ كدام نمى توانند قهرمان و الگوى محبوب كودك باشند،
اینجاست كه كودك به ديگران رو مى آورد و يا به خود پناه مى برد؛ در صورتى كه به خود پناه برد، گرفتار روح انزوا و غرور و خودبينى مى شود و در صورتى كه به ديگران رو بياورد، خطر اشتباه در انتخاب الگو زياد است و چه بسا به هلاكت و نابودى و فساد بكشد.
پدر با شخصيت مى تواند حتى هنگام شوخى و بازى و بگو و بخند، عظمت خود را داشته باشد، حتى هنگامى كه فرزندش بر سر و رويش مىپرد اين عظمت را حس كند. پدر با شخصيت مانند كوه است، حتى هنگامى كه بر سر او پا مى گذاريم، در دل از او وحشت داريم و از بلنديش مى هراسيم.
استاد صفایی حائری | تربیت کودک، صفحه ۴۴ و ۴۵.