ما تربیت منفی داریم و تربیت مثبت. تربیت منفی، افزایش روز به روز مداخله است و تربیت مثبت، کاهش روز به روز مداخله. کسانی که تربیتشان منفی است، اول با کنایه میگویند؛ بعد با صراحت میگویند؛ بعد حرف نیشدار میزنند؛ بعد فحش میدهند؛ بعد کتک میزنند؛ بعد زخم میزنند. این سِیرش است و مرتباً غلیظتر و شدیدتر میشود. این تربیت غلط است…
تربیت صحیح، کاهش روز به روز مداخله است، حتی نصیحت، حتی تذکر…
تربیت باید…به سمت حذف دخالت ما برود. یعنی من رهایش میکنم؛ چون خدا در وجود او پیغمبری گذاشته و آن پیغمبر باید مدیریتش کند و سرنوشتش به دست آن پیغمبر است: «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً؛ فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول».[خداوند دو حجت بر مردم دارد: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى، فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى عقل است.]
انبیاء میآیند تا به مدیریت عقل کمک کنند و انسان را به عقلش بسپارند. وقتی این عقل زمامداری انسان را به عهده گرفت، خودش در آنچه نمیداند، به انبیاء مراجعه میکند…
دخالتهایی را که موجب وابستگی او میشود، به تدریج حذف کنید، به طوری که مدیریت این فرد به عقل درونی، حجت درونی، پیامبر درونی واگذار شود و او بینیاز از دخالت دیگران، خودش را اداره کند.
آیت الله حائری شیرازی | راه رشد، ج۱، صفحات۱۷۸_۱۸۰