« سر‌ نخ »

آنچه در این مطلب میخوانید

    ضرورت انتخاب، ضرورت طرح سؤال را توضيح مى‌دهد؛ چون انتخاب، بدون ارزيابى و شناخت ممكن نيست و شناخت، از تفكر مايه مى‌گيرد. و سؤال فكر را به جريان مى‌اندازد.

    مادام كه سؤال‌هايى در تو طرح نشده باشند، نه از مطالعات خودت بهره مى‌گيرى و نه از تفكرات ديگران؛ چون كسى كه اشتهايى ندارد، غذا را خوب جذب نخواهد كرد.

    به دوستى كه سؤالش را فراموش كرده بود گفتم: اگر خواستى فقط يك مسأله را بپرسى، از اينجا شروع كن كه چگونه سؤال كنم…

    آن روزها که…در نزديكى زمستان، مادرم لباس‌هاى ما را آماده مى‌كرد و آنها را مى‌شكافت و دوباره مى‌بافت؛ گاهى براى شكافتن از خود ما كمك مى‌گرفت.

    براى شكافتن لباس، ما مدت‌ها سَرِ هر نخى را مى‌كشيديم، امّا به جايى نمى‌رسيديم تا اين كه سرِ نخ اصلى پيدا مى‌شد و يا اين كه به دستمان مى‌دادند… در اين لحظه باز شدن هر گره، گره‌هاى ديگر را هم، باز مى‌كرد… و چقدر راحت و شيرين، صدا مى‌داد.

    من از آن روزها اين تجربه را به يادگار دارم كه اگر سؤال‌ها درست مطرح بشوند و از سر نخ شروع بشوند، با حل هر سؤال و باز شدن هر مشكل، سؤال‌ها و گره‌هاى ديگر هم باز مى‌شوند.

    ما در طرح سؤال از آخر شروع كرده‌ايم، درست مثل كسى كه مى‌خواست لباس را از آن طرف بشكافد… پيداست كه گره گره، يك عمر صرف مى‌شد و عاقبت هم، نخ‌ها تكه تكه و بريده بريده، به دست مى‌رسيد.

    استاد صفایی حائری | روش نقد، ج۱، ص۶۷

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    « جذب به مسجد »

    آنچه در این مطلب میخوانید مرحوم آقا شیخ محمدحسین زاهد در تهران معروف بود و در یکی از مساجد مهم…

    بیشتر بخوانید

    « آینده نهضت امام »

    آنچه در این مطلب میخوانید شاه به دادستان دستور داده بود تا برای امام خمینی کیفرخواست صادر کند. تصمیم هیئت‌های…

    بیشتر بخوانید

    « بازی بیست دقیقه‏‌ای »

    آنچه در این مطلب میخوانید امام پیش از ظهرها در منزل برای طلبه ‏ها درس داشتند و درس ساعت یازده…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *