نظام فطرتسالار در مجموعۀ خودش با تکریم پیش میرود و بر شذوذات و استثناءها استخفاف میکند؛ اما نظام طبیعتسالار، اساس پیشبردش با استخفاف است و اگر تکریمی بکند، یک تاکتیک است و گاهی از آن استفاده میکند. معاویه هم تکریم میکرد؛ اما تاکتیک بود…
نظام فطرتسالار با زانی چه کار میکند؟ استخفاف میکند: «الزَّانِيةُ وَ الزَّاني فَاجلِدُوا كُلَّ واحدٍ مِنهُما مِائةَ جَلدَة وَ لا تَأخُذكُم بِهِما رَأفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنتُم تُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ وَ ليَشهَد عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ المؤْمنينَ» این نص است در استخفاف؛ یعنی کتک تنها کافی نیست؛ بلکه باید آبرویشان هم جلوی مردم برود. خوب چرا استخفاف میکند؟ چون زناکار طبیعتسالار شده، با زبان خودش با او حرف میزنند…چون طبیعتسالار، زبانی غیر از استخفاف نمیفهمد. ببینید با نود و نه درصد که فطرتسالارند، با تکریم برخورد میکند و با این یک درصدی که طبیعتسالارند،…به زبان خودشان استخفاف میکند…
به ما میگویند که اگر مثلا بچهتان بیادبی کرد، با او قهر کنید. این قهر، یک نوع استخفاف است. یعنی چه؟ یعنی به او فرمان ندهید؛ احوالش را نپرسید؛ در بغلش نگیرید؛ دست کمش بگیرید؛ سرد با او برخورد کنید؛ اینها همهاش استخفاف است؛ به خاطر اینکه طبیعتسالار شده و تو با او این کار را میکنی تا تنبه پیدا کند. بعد که تنبّه پیدا کرد و فطرتش آمد روی کار، دوباره تکریم را برگردانید.
تربیت در قرآن | جزء 18
آیت الله حائری شیرازی | راه رشد، جلد یک، صفحه ۷۷ و ۷۸