آنچه در این مطلب میخوانید

    دوستی می‌گفت: رسول برای پادشاهان می‌نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم… اسلم تسلم.» اسلام بیاور تا سلامت بیابی. دیگر از این بینات و کتاب و میزانی که تو به هم می‌بافی و از این مسائل تدبر و تفکر و تعقل و تزکیه و تذکر و تعلیم، صحبتی نبود.

    گفتم: همان «بسم الله الرحمن الرحيم» که تو قبول داری، همان نشان می‌دهد که تو باید نشان کسی را بر خود بگذاری و رنگ کسی را بر خود بگیری که رحمن باشد، در حالی که تمامی معبودها مصرف‌کننده هستند، نه رحمن و بخشنده و شیطان و حسابگر هستند و نه رحیم و مهربان

    و جاهل و بی خبر هستند، نه رب و پروردگار
    و محدود هستند نه آگاه به تمام مراحل و عالم‌ها
    و محدود هستند و با دادنشان دیگر خودشان ندارند و مالك نيستند
    و این است که تو نمی‌توانی آنها را انتخاب کنی.

    تو با این مرور، به این نتیجه می‌رسی که او را انتخاب کنی و با او باشی.
    «اياك نعبد…» و در این راه از او کمک بگیری.

    تربیت در قرآن | جزء اول
    استاد صفایی حائری | صراط، صفحه ۱۶۸

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    آنچه در این مطلب میخوانید در قرآن، در یک جا ضمن اینکه ویژگی‌های «عبادالرحمان» را خدای متعال بیان می‌کند، می‌رسد…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید نظام فطرت‌سالار در مجموعۀ خودش با تکریم پیش می‌رود و بر شذوذات و استثناءها استخفاف…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید با توجه به اینکه انسان همواره بر سر دو راهی به سوی بی‌نهایت ترقی و…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *