آنچه در این مطلب میخوانید

    فكر انسان همانند يك قطب‏‌نما مى‌‏تواند راه را روشن و مشخص كند، به شرط اين‏كه يك قطب‌‏نما تحت تأثير كشش‏‌ها و جاذبه‌‏ها قرار نگرفته باشد…آن‏‌ها كه با تفكراتى مغشوش و گرفتار حركت مى‏‌كنند، خيلى گمراه‏‌تر از آن‏‌هايى هستند كه هرگز تفكراتى ندارند و كارى را آغاز نكرده‌‏اند.

    تفكر انسان چه‌بسا كه تحت تأثير عادت‌‏ها، تقليدها، منافع، غريزه‏‌ها و تعصب‏‌ها قرار بگيرد و در نتيجه، اين تفكر فقط به همين‏‌ها منتهى مى‌‏شود نه به حق و همين‏‌ها را نتيجه مى‏‌دهد نه حق را…انسان قبل از شروع به حركت بايد آزاد بشود و از سودها، هوا‌ها، تعصب‌‏ها، عادت‌‏ها و تقليدها خود را خلاص كند…

    انسان چگونه مى‌‏تواند خود را از كشش اين عوامل آزاد بنماید؟…
    نيروى حقيقت‌طلبى، انسان را از هواها، سودها و تعصب‌‏ها آزاد مى‌‏نمايد.

    اما عادت‌‏ها و تقليدها، اين دو به وسيله‏‌ى رشد شخصيت و ايجاد شخصيت از بين مى‌‏روند. تقليد لازمه‌‏ى نبود شخصيت است و هنگامى‏‌كه در انسان شخصيتى راه يافت، تقليد و عادت كنار مى‌‏روند.
    عواملى كه بتواند شخصيت را در انسان زياد كند و او را بزرگ سازد متعدد است. تلقين، مقايسه، رقابت، بزرگداشت و احترام، مى‏‌تواند به رشد شخصيت كمك كند…

    به وسيله‏‌ى عوامل زهد و آزادى و شناخت‏‌هايى كه از تعليم و آموزش بدست مى‌‏آيد مى‌‏توانيم به آزادى‌‏هاى زيادترى برسيم.
    شناخت عظمت انسان و شناخت وسعت راه و شناخت رحمت اللَّه و شناخت دردها و رنج‏‌ها و شناخت مرگ،ما را به آزادى‌‏هاى عظيم‌‏تر و متنوع‏‌ترى مى‏‌رساند.

    استاد صفایی حائری | مسئولیت و سازندگی،صفحات ۷۳الی۷۵و۷۹الی۸۰

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    آنچه در این مطلب میخوانید علی(ع) در نهج‌البلاغه و در وصیتی که برای امام حسن مجتبی(ع) می‌کند، علت اهمیت داستان‌ها…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید برخی کتاب را اصلاً جزو ضروریات زندگی نمی‌دانند.اگر بخواهیم بدانیم که در دنیای معارف چه…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید ما انسان‌ها، این حیات دنیای‌مان یک حیات موقت است؛ منتها پدر و مادر خیلی دقت…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *