آنچه در این مطلب میخوانید

    علت پشت‌کردن به کتک، گاهی همین است که جایی کتک می‌زنند که لازم نیست. درنتیجه او بدبین می‌شود و بنای نشنیدن می‌گذارد. بعد انسان درمی‌ماند که با او چه‌کار کند.

    این است که گاهی ضرورت تنبیه نتیجهٔ رو دادن‌های زیاد است. کسانی که نمی‌توانند احساسات خودشان را ازنظر محبت کنترل کنند، بعد مجبور می‌شوند که خشم خودشان را کنترل نکنند و شلاق هم به‌دست بگیرند؛

    اما اگر کسی جدیت خودش را از یاد نبرد، یعنی مسلط بر نفس باشد…رحم و عاطفه و محبتش درست‌وحسابی باشد، در بیست‌وچهار ساعت بر نفس خودش مسلط باشد و جدی باشد، این در تربیت بار سنگینی را از دوش او برمی‌دارد؛ چون وقتی پیچ‌ومهرهٔ خودش محکم شد، راه نفوذ در او کمتر است و کمتر می‌شود او را دست انداخت و با او بازی کرد. او دیگر نیاز به چوب‌زدن و کتک‌زدن ندارد. اگر پیچ‌ومهرهٔ خود مربی شل بود، این را با چوب‌زدن و لگدزدن نمی‌شود جبران کرد…

    بیشتر شاگردها از رخنه‌های معلم وارد می‌شوند؛ یعنی ضعفی که در اوست: خندهٔ بی‌موردش، نگاه عاطفی بی‌موردش. با این مسائل است که ضعف او را درک می‌کنند و خیلی زود می‌فهمند که این معلم چه ضعفی دارد و کجا می‌شود او را دست انداخت. معلم وقتی دید این‌چنین است، خشونت‌های آن‌جوری می‌کند.

    آیت الله حائری شیرازی، مربی و تربیت، صفحه ۲۴۸ و ۲۴۹

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    آنچه در این مطلب میخوانید علی(ع) در نهج‌البلاغه و در وصیتی که برای امام حسن مجتبی(ع) می‌کند، علت اهمیت داستان‌ها…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید برخی کتاب را اصلاً جزو ضروریات زندگی نمی‌دانند.اگر بخواهیم بدانیم که در دنیای معارف چه…

    بیشتر بخوانید

    آنچه در این مطلب میخوانید ما انسان‌ها، این حیات دنیای‌مان یک حیات موقت است؛ منتها پدر و مادر خیلی دقت…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *