« نذر اباعبدالله »
سؤال: فرزندم 28 سال سن دارد و نماز نمیخواند. چه کنم؟
آیت الله حائری شیرازی: این فرزند اگر به دانشگاه رفته باشد، الان باید دکتری داشته باشد. علم را به او دادهاید و برای علم او هزینه کردهاید. این عزت ظاهری است. این عزت ظاهری را باید یک ذلت باطنی مهار کند . اما در این 28 سال، برای آن ذلت باطنه چه مقدار هزینه کردهاید؟ بنشینید حساب کنید.
از دبیرستان آمده بودم. پدرم بالای بیرونی منزل استراحت میکرد. هندوانه فروشی از کوچه میگذشت. پدرم گفت او را صدا کن. من او را صدا کردم. بنا بود من چند تا هندوانه را انتخاب کنم و هندوانه فروش وزن کند. من دو هندوانه از این طرف بار برداشتم. فروشنده با آرامی به من گفت: از این طرف هم بردار. من خیال کردم هندوانههای متوسط، آن طرف بار است و خوبها اینطرف. اعتنا نکردم و دوباره از همین طرف انتخاب کردم. دوباره با ملایمت گفت: چند عدد هم از آنطرف بردار. باز هم اعتنا نکردم و از همین طرف برداشتم. وقتی تکرار شد گفت: وقتی میگویم از آنطرف هم بردار، به این علت است که من اینطرف و آنطرف بارم را مساوی کردهام، وقتی از اینطرف زیاد انتخاب کنی، خالی میشود و آنطرف پُر میماند و باعث میشود هندوانهها بریزد و بشکند. من متوجه شدم ایشان منظورش «بالانس» کردن است.
تربیت هم بالانس و تعادل لازم دارد. علم، عزت ظاهری است. ترس از خدا، ذلت باطنی است. پدر و مادر برای عزت ظاهری هزینه میکنند. اگر یک ترم، پانصدهزار تومان هم باشد هزینه میکنند. اما از اول تا آخر چه مقدار برای یک استاد اخلاق هزینه کردهاند؟ بیمایه فطیر است. از اول همانطور که خرج میکنید تا فرزندتان باسواد و با ادب بشود، خرج کنید تا خداپرست هم بشود. این بالانس در تربیت، لازم است.
برای امور دینی فرزند هم هزینه کنید. به مسئولین مسجد پول بدهید و بگویید: «اگر از فرزند من سؤال کردید و پاسخ داد، این جایزه را به او بدهید و نگویید پدرت داده».
این مسائل را از اول بچگی باید اصلاح کنید، نه بعد از 28 سالگی! اربعین سال آینده که مردم میخواهند برای زیارت اربعین بروند، شما فرزند خودت را هم ببر و او را به امام حسین (ع) بسپر. بگو: «میآورم که با نماز برگردد». او را به سفرهای زیارتی ببر، اما کاری کن که سفرهای زیارتی به او خوش بگذرد، تا خودش بگوید من میخواهم یک مشهد برویم. اینها تأثیرگذار است.
در حق او دعا بکنید که اثر دارد. مقداری اموات را هم جدیتر بگیرید. خیلی تأثیرگذار است.
آیت الله حائری شیرازی، راه رشد، جلد۴، صفحه ۲۶۸ و ۲۶۹