« محفل قرآن خانوادگی »

آنچه در این مطلب میخوانید

    خدا رحمت کند مرحوم پدر ما را. در ماه رمضان یک جزء قرآن را برای خانواده و بچه‌هایش می‌خواند. منزل ما حیاطی داشت که گوشه آن سایه‌ای بود. ساعت حدود ده یا نه، فرشی آنجا پهن می‌کردند و به پلکانی که آنجا بود تکیه می‌داد و از بچه سه‌ساله و چهارساله که تازه حرف را می‌فهمید تا بزرگ‌ترها، دور او می‌نشستیم.

    پدرم قرآن را شروع می‌کرد و می‌خواند. گاهی هم یک یا چند آیه را به بعضی‌ها که قرآن یاد گرفته بودند واگذار می‌کرد که بخوانند و اگر غلطی داشتند می‌گرفت. بیشتر آیات را خودش می‌خواند. وقتی به اسم یکی از انبیاء می‌رسید، قرآن را روی هم می‌گذاشت و یا نشانه می‌گذاشت و شروع می‌کرد قصه آن پیامبر را بیان کردن.

    خود او هم وقتی صحبت می‌کرد تحت تأثیر قرار می‌گرفت و اشکش جاری می‌شد. همین‌طور که اشک می‌ریخت این جریانات را نقل می‌کرد. هر پدر و مادری، هر معلمی، هر آموزنده‌ای اگر خودش تحت تأثیر کلام خودش قرار بگیرد و به مطلبی که می‌گوید معتقد باشد، خیلی راحت بر مستمع تأثیر می‌گذارد!

    آیت‌الله حائری شیرازی

    پست های مرتبط

    مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

    « آینده نهضت امام »

    آنچه در این مطلب میخوانید شاه به دادستان دستور داده بود تا برای امام خمینی کیفرخواست صادر کند. تصمیم هیئت‌های…

    بیشتر بخوانید

    « بازی بیست دقیقه‏‌ای »

    آنچه در این مطلب میخوانید امام پیش از ظهرها در منزل برای طلبه ‏ها درس داشتند و درس ساعت یازده…

    بیشتر بخوانید

    « مانده و گندیده! »

    آنچه در این مطلب میخوانید این خاطره از استاد صفایی درباره موقع‌شناسیِ برخورد را، یکی از مدرسین حوزه تعریف نمود:…

    بیشتر بخوانید

    نظرات

    سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *